خدای خوبم هیچ دلم نمی خواهد بشنوم از فرافکنی و موضوعیت آن درباره خدا پرستی چرا که می دانم که این تحلیلهایی از حقایق روح انسان است که تو چنین قرار داده ای تا به تو برسند و نهایت اندیشه بشر به تو ختم شود؛ اما تحلیلگران به اشتباه افتاده و خلط کرده اند. عزیزا و هیچ دلم نمی خواهد که درباره قانون جازبه و مسئله هدایت کننده از سمت کهکشانها انرژی صرف کنم، چرا که می دانم که آنها همه را تو خود قرار داده ای و اینها همان قوانین ثابته توست که در جهان هستی جاری است. اما این را هم می دانم عزیزم که همه کاره خود تویی. من به تو نزدیک شده و وصال تو را می جویم عزیزترین دلم.
مرا چه به دخالت که خود را در اداره قوانینی که با توست، صاحب نقش بدانم و یا نقش آفرینی در آن را به این و آن نسبت دهم، این برای من موضوعیت دارد و مهم است که تو از من چیزهایی خواسته ای که نهایتا هدایت کننده ی به خوبی ها در من بواسطه آن قوانین است. مسلما به اذن تو و با هر فعل من قوانینی خاص شاملم می شود و در جریان می افتند. عزیزا یاریم کن که چنان شوم که نه خوفی بر من باشد، و نه اندوهگین شوم، خوب من! چرا که تو را دارم پس باید که در اوج عزت طی حیات کنم. دوستت دارم خدای خوبم و همیشه به تو تکیه داشته و امیدوارم؛ به امید تو یا ارحم و راحمین اللهم صلّ علی محمّد و ال محمّد